خونه ی عشقه من و مهسا

متن مرتبط با «یه حس عجیبی گرفت ازت» در سایت خونه ی عشقه من و مهسا نوشته شده است

یه روز دیگه ...

  • یه روز دیگه هم مثل بقیه روزا گذشت و خبری ازت نشد ... میدونی این روزا چجور خودمو گول میزنم ؟ میگم حتما واسه اربعین رفته کربلا که جوابمو نمیده و نمیاد ... وگرنه مهسا میدونست که حرف و قول و وعده ی بیخودی نباید به محمدش بده ... چون اگه هنوز یادش باشه، هیچی اینقد اذیتم نمیکرد که وعده ی چیزی رو بهم بدی ولی عمل نکنی ... به خودم میگم حتما نیستش که به قولش عمل نکرد و نیومد پیشم ... آخه بهم گفته بود میخوام برگردم و پیشت باشم ، ولی نیومد ... پس حتما واسه ازبعین رفته زیارت که به حرفش عمل نکرده ... وگرنه مهسای من هیچوقت بیخودی بهم نمیگه که میخوام باشم و نیاد . مگه نه ؟؟؟ آخ که حالم خیلی خرابه مهسا ...... , ...ادامه مطلب

  • یه حس عجیب

  •  الان قلبم تند میزنه . دستام داره میلرزه  دارم میلرزم محمد تجربه نکردم این حسو نمیدونم چرا اینجوری شدم ... کاش میفهمیدم !  تو میدونی؟ اما اروومم کردی با بغل ارومت تو میتونی در من زلزله به پا کنی  و فقط تو میتونی ارومترین لحظه ها رو بهم هدیه بدی  خدایا ممنون ... ( فدای دلت فدای درد و دلات که یه شبو از خدا میخوای ... فدای دلِ دلگیرت... منو ببخش ... خودخواه بودم ... اما خوشحالم که خودخواهی کردمو و تو رو از خودت گرفتم ... ارامشو ازت گرفتم ولی بهم ارامش دادی)   ازم ممنونی بابت بودنم کنارت قلبی که بهت دادم  خلوتی که توش راهت دادم به خاطر احساسم واسه ارامشی که ازم میگیری  به خاطر تحمل کردنت واسه دیوونگی هام واسه ی بودنم ... ازم ممنونی  تو ممنون نباش !    من جای تمام نداشته هاتم  ولی تو تمام داشته های منی ...  پس من ازت ممنووووووونم که مال من شدی   لازم نیست کوه باشی تا پشتم بایستی  کافیه محمد من باشی و کنارم باشی ,یه حس عجیبی گرفت ازت,یه حس عجیبی دارم,یه حس عجیب ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها